کارآفرینی به عنوان مهمترین ابزار تولید شغل و کاهش بیکاری همواره مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران کشور اهمیتی فزاینده یافته است.
با
وجود تحقیقات گوناگونی که در حوزه مذبور انجام شده، هنوز این سوال مطرح
میباشد که آیا کارآفرینی قابل آموزش است؟ با توجه به اهمیت موضوع فوق
الذکر، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش در کارآفرینی میباشد.
تحولات دهه ۹۰، آموزش پذیری کارآفرینی را با چالش مواجه ساخته و رویکرد کارجویی به کارآفرینی را تقویت کرده است.
نتایج پژوهشهای اخیر حاکی از تاثیرگذاری دورههای آموزشی بر آگاهی، رفتار و نگرش کارآفرینانه افراد بوده است.
به عبارت دیگر، باید ذهن خود را با طرز تفکر جدید پرورش دهید.
ممکن
است شما هم از خودتان پرسیده باشید چه موقع امنترین زمان برای راهاندازی
یک کسبوکار جدید است؟ واقعیت این است که یک کارآفرین، هیچ موقع این
سوال را نمیپرسد؛ زیرا چیزی به نام امنترین زمان وجود ندارد.
فرآیندی
که بتواند با استفاده از خلاقیت، چیز نویی را همراه با ارزش جدید با
استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری همراهان بوجود آورد کارآفرینی
گویند.
کارآفرینی فقط فردی نیست.
سازمانی هم میتواند باشد حتی شرکتهای بزرگ اعم از دولتی و خصوصی هم میتوانند به کارآفرینی دست زنند.
امروزه حتی صحبت از دولت کارآفرین به میان آمده است.
«روبرت نشتات» کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تاسیس یک کسب و کار میداند.
از
نظر «پیتر دراکر» کارآفرینی یک رفتار میباشد و در واقع بکاربردن مفاهیم و
تکنیکهای مدیریتی، استانداردسازی محصول، بنا نهادن کار بر پایه آموزش
میباشد.
منبع : مقاله آموزش کارآفرینی
خوداثربخشی در چارچوب نظری نظریه شناخت اجتماعی باندورا مورد تبیین قرار گرفته است.
براساس این نظریه موفقیت انسان به تعامل بین رفتارهای فرد، عوامل شخصی و شرایط محیطی وابسته است.
بررسی
فرضیهها نشان میدهد، رابطه میان خود اثربخشی با میزان احساس آسایش و
امنیت ذهنی کارکنان، رضایت از کار، کیفیت ارتباط همکاران با یکدیگر، تخصص
کارکنان در حیطه کاری مورد تایید قرار گرفته است.
و رابطه میان خود اثربخشی با نظام پاداش دهی و سابقه کار مورد تایید قرار نگرفته است.
اثر بخشی
فردی بر عملکرد فرد در سازمان، نحوه انجام دادن وظایف فرد و میزان رسیدن
به اهداف توسط فرد دلالت دارد، در حالی که ماکیاولیسم استفاده از هر وسیله
برای رسیدن به هدف را مجاز میداند، حتی اگر با آرمانهای همان هدف در
تناقض باشد.
متغیرهای تحصیلات و تجربه کاری حسابرس با اثربخشی فردی
حسابرس، در بخش خصوصی رابطهای معنی دار را نشان میدهد در حالی که در بخش
دولتی رابطه معنی داری وجود ندارد.
متغیر جنسیت نیز در دو بخش دولتی و خصوصی، رابطه معنی داری با اثربخشی فردی حسابرس ندارد.
منبع : اثر بخشی
جمهوری اسلامی ایران نیز در سالهای اخیر با مساله مهاجرت نخبگان و
نیروهای متخصص روبرو بوده است که این مساله به لحاظ علمی عبارت است از روند
عزیمت افراد متخصص و آموزش دیده ازکشور که غالبا به منظور حقوق و مزایای
بهتر یا شرایط بهتر زندگی صورت میگردد و در این مسیر نیز دانشگاههای
برتر کشور تبدیل به مکانی برای ترانزیت این نخبگان شده است.
بنابراین آنچه که در سند چشم انداز توسعه و پیشرفت باید به آن توجه داشت بحث مهاجرت نخبگان و
نیروهای متخصص از کشور است که معلول عوامل بسیاری است و علاوه براینکه
موجبات کندی پیشرفت و توسعه در کشور میگردد بر حوزهی امنیت ملی نیز تاثیر
میگذارد که درواقع تنها یک پدیدهای اجتماعی نیست بلکه موضوعی است که باید
در چارچوب امنیت ملی بدان نگریسته شود.
ما در این مقاله ضمن بیان این مساله و بررسی ارتباط میان مهاجرت نخبگان و
حوزه امنیت ملی، بدنبال تبیین پیشنهادات و راهکارهایی مطلوب در جهت حل این
معضل و چالش هستیم و نتایج تحقیق بیان میدارد میتوان با راهکارهایی، ضمن
جلوگیری از مهاجرت نخبگان و فراهم نمودن شرایط بازگشت نخبگان در
برنامههای توسعه و پیشرفت، ضریب امنیت ملی را نیز افزایش داد و به آنچه
که در سند چشم انداز توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران تدوین گشته، نزدیک
شد.
جمهوری اسلامی ایران ازجمله کشورهایی است که با مسیله مهاجرت نخبگان و فرار مغزها روبرو بوده و هست.
بهنظر
میرسد با وقوع انقلاب اسلامی و سپس جنگ تحمیلی بدیهی بود که به سبب تغییر
نظام سیاسی و همچنین بیثباتیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از جنگ،
موج مهاجرت و فرار مغزها از ایران به وجود آید.
اما ادامه روند مهاجرت
نخبگان پس از پایان جنگ( و برقراری سامان سیاسی در ایران) این سوال را به
ذهن متبادر میسازد که چرا باوجود سامان سیاسی، مهاجرت نخبگان از کشور
تداوم یافته است؟ در این مقاله علل مهاجرت نخبگان از ایران در دوره پس از
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
تجزیه و تحلیل
آماری پرسشنامه براساس نرمافزار SPSS این مطلب را به اثبات میرساند که
عوامل جاذبه خارجی نقش اساسیتری نسبت به عوامل دافعه داخلی کشور در مهاجرت
ایفا مینمایند.
از طرفی در بین این عوامل، جاذبه عامل اقتصادی نقش
مهمتری نسبت به سایر عوامل در مهاجرت نخبگان ایفا مینماید که گرچه فرضیه
این پژوهش را رد میکند اما چندان دور از انتظار نیست.
منبع : مهاجرت نخبگان در ایران